قسم روباه را باور کنم یا دم خروس
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود خروسی بود بسیار زیبا و مغرور وساده لوح برای همین سگ مزرع که آن روز به بیرون از مزرعه رفته بود به خروس سپرده بود که از لانه بیرون نرود .روباه حیله گر که از این موضوع با خبر شده بود به نزدیکی لانه خروس رفت و گفت خروسه حتما بال پرت ریخته که از لونه بیرون نمی یای یا اینکه تاج سرت ریخته وگفت گفت تا خروس که خیلی به زیبا ئی خودش می نازیید گول خرد برای اینکه ثابت بکند که این طور نیست از لونه آمد بیرون و روباه او را در کیسه کرد ولی تا خواست که فرار کند آقا سگ سر رسید .


روباه که فهمید سگ بو برده گفت که من از چیزی خبر ندارم وشروع کرد به حاشا کردن که سگ نگاهش افتاد به دم خروس پیش خودش گفت "قسم روباه را باور کنم یا دم خروس" را که تازه روباه متوجه دم خروس شد که از کیسه بیرون بود وپا به فرار گذاشت .
این شد که هر گاه کسی دروغی بگه ولی نشانه ای وجود داشته با شد بردروغ آن شخص این ضرب المثل را استفاده می کنند.