سیاه بازی یا روحوضی نوعی نمایش سنتی و کُمیک ایرانی همراه با رقص و موسیقی است. در این نوع نمایش شخصی دارای غلامی سیاه و گیج و گول است و با هم دست به کارهای خنده داری می زنند. ریشه این نمایش به دوره صفویه برمی گردد.
البته از جهت معنای لغوی، سیاه بازی به معنای «عملیات از پیش طراحی شده برای فریب دیگری» است.
در این نمایش موضوعات اجتماعی، سیاسی، عاطفی و حتی تاریخی با رویکردی انتقادی و طنزآمیز بیان می شود. البته این روزها به این نوع هنری کمتر پرداخته می شود و از وجه انتقادی آن کمتر استفاده می گردد و تنها بحث ساختار سنتی این هنر مورد توجه است.
در این نمایشنامه معمولاً دو تیپ حضور دارند: یکی «حاجی» یا حاکم و دیگری سیاه که «مبارک» نام داشت و نوکر بود. سیاه نماد و نماینده مردم زجر کشیده و حاکم نماینده حکومت وقت بود. سیاه با دست انداختن ارباب و اطرافیانش همچنان که خنده بر لب بیننده می آورد، انتقادهای خود را در موضوعات مختلف بیان می کند و به گوش حاکم وقت می رساند. بخشی از دیالوگ های این نمایش بداهه و حاصل خلاقیت بازیگران است. این نمایش با رقص و آواز همراه است و پایانی خوش و شیرین همراه با نتیجه گیری اخلاقی دارد.
از مطرح ترین سیاه بازهای ایران امروز، میتوان به سعدی افشار، عطا صفرپور، مجید افشار و جواد انصافی اشاره کرد.