اختلال دزدی
باید بدانید که در سنین زیر 4 سال چیزی به عنوان دزدی وجود ندارد و اگر کودک از بین وسایل دیگران چیزی را برمی دارد، فقط و فقط به علت ندانستن و نداشتن تجربه درباره «مالکیت» است، بنابراین روی این دست از رفتارهای کودک نباید برچسب «دزدی» زده شود. اما اگر بعد از 4 سالگی این رفتارها ادامه پیدا کرد و تشدید شد باید با یافتن علت و انگیزه انجام این کار، آن را درمان کرد.
پیش از هر چیزی باید انگیزه کودک یا نوجوان را از دزدی بدانیم؛ در چنین مواقعی، وقتی از دزدی فرزندان آگاه شدید، هیچوقت مانند یک بازجو، از او سؤال و جواب نکنید، و از او نپرسید که آیا این کار را کرده یا نه؟، چون شما ابتدا باید به طور نامحسوس فرزندتان را زیر نظر بگیرید تا مطمئن شوید که واقعاً دزدی در کار بوده یا نه؟ وقتی که مطمئن شدید، دلیلی برای پرسیدن این سؤال وجود ندارد چون شما پاسخ را می دانید و با این کار فقط راه را برای دروغگویی و انکار فرزند باز می کنید. زمانی که متوجه و مطمئن از دزدی فرزندتان شدید، بهتر کاملاً دوستانه و صمیمی و البته خصوصی با او صحبت کنید و از عواقب این کار برای او بگویید. به هر حال هر خطایی تاوانی دارد و شاید اصلاً فرزندتان از عواقب این کار اطلاعی نداشته باشد. برای این کار می توانید درباره مجازات دزدی و قوانین کشور در این مورد سخن بگویید و نشریات و روزنامه ها را در اختیارش قرار دهید تا با مطالعه آنها از حوادث ناگواری که فقط از یک دزدی کوچک شروع شده، مطلع شود. گاهی یک دزدی به ظاهر ساده و کوچک منجر به قتل و سپس اعدام دزد می شود، پس لازم است که فرزندتان با این مسایل آشنا باشد. البته باید توجه کنید که این موارد را با توجه به سن و معلومات وی و در فهم او توضیح دهید.
از طرف دیگر باید به او بیاموزید که مسءول رفتارهای خویش است و باید اشتباهاتش را جبران کند. مثلاً اگر از یک فروشگاه دزدی کرده باید همراه او به فروشگاه بروید تا آن جنس را سرجای خود بگذارد یا بهای آن را پرداخت کند و ضمناً از صاحب فروشگاه عذرخواهی کند. البته بهتر است قبل از این کار با فروشنده هماهنگ کرده باشید تا واکنشی بدی از سوی وی روبرو نشوید که وضعیت بدتر شود. اگر فرزندتان برای پرداخت بهای کالایی که برداشته، پول کافی ندارد، بهتر است به او قرض بدهید تا بعداً کار کند و پول را به شما برگرداند. حتماً این کار را انجام دهید چون اگر بی زحمت پول را به دست آورد تأثیر چندانی بر رفتار او نخواهد داشت. کار کردن به این معنا نیست که حتماً خارج از خانه و خانواده شغلی داشته باشد بلکه می توانید مسئولیتی به او بسپارید و در ازای آن یا مختصر پولی به او بدهید و یا اینکه با انجام مسئولیت از میزان بدهی او کم شود که این کار بهتر است، مثلاً اگر 30 هزار تومان به او قرض داده اید، از او بخواهید که خرید نان خانواده برای یک ماه به عهده او باشد و هر بار که این کار را انجام می دهد مبلغی از بدهی اش کم می شود تا اینکه کاملاً تمام شود. هر خانواده شرایط خاص خود را دارد و ممکن است تنبیهی که در نظر می گیرند متفاوت باشد اما در هر صورت تنبیه بدنی و فیزیکی برای هیچ خانواده ای مناسب و مؤثر نیست.

خوب تا الان شما به همراه فرزندتان اولین خطای او را جبران کرده اید، پس حالا باید از خطاها و دزدی های احتمالی بعدی جلوگیری کنید. پس با او صحبت کنید و انگیزه او را بپرسید. معمولاً علت دزدی در کودکان و نوجوانان موراد زیر است:
«۱ـ شناساندن خود و ابراز شخصیت
۲ـ جلب محبت دوستان
۳ـ جنبه انتقام جویی و آزار»
4-قدرت طلبی و ریاست
5-ترس و تهدید از سوی عوامل خارجی
6-غلیان هیجانات و عوامل روانی
7-مشکلات اقتصادی

مهمترین دلیلی که برای دزدی کودک و نوجوان مطرح است؛ جلب توجه است. در خانواده هایی که درگیری و نارضایتی والدین از هم زیاد است و فرزند احساس می کند سایر اعضای خانواده فقط به خودشان توجه می کنند و او را فراموش کرده اند؛ تلاش می کند از راهی خود را در مرکز توجه قرار دهد و راحترین کار را دزدی می داند تا به او توجه شود و زیر نظر گرفته شود.
همچنین اگر والدین نزد فرزندشان بیش از اندازه از مشکلات اقتصادی سخن بگویند ممکن است این فکر را به او القا کنند که هیچ راهی برای به دست آوردن آنچه نیاز دارد، نیست و پدر و مادر نمی توانند نیازهای او را برطرف کنند پس بهتر است خودش هر چه را لازم دارد تهیه کند. پس بهتر است در حد معقول و صحیح نیازهای اقتصادی فرزند تأمین شود.
اما گاهی فقط برای تلافی یک رفتار از سوی خانواده و آزار دادن به آنها این خطا را انجام می دهند، که البته این رفتار نیز به نوعی جلب توجه کردن است. یا اینکه ممکن است می خواهند با این رفتار خود را قدرتمند و توانا در انجام هر کاری نشان دهند.
اما مواظب باشید که فرزندتان به خاطر تهدید از سوی افراد ناشناخته یا همکلاسی های خود مجبور به انجام این کار نشده باشد. چنانچه او ترس مجبور به این کار باشد باید از طریق مسؤلان مدرسه و یا حتی مراجع بالاتر این مسأله را حل کنید.
اما در برخی موارد دزدی به یک سندرم و اختلال روانی جدی تبدیل شده. یعنی فرزند شما دچار هیجانات کاذب و غلیان احساساتی است که تنها با دزدی کردن فروکش می نماید. در این صورت باید حتماً از یک روانپزشک کمک بگیرید.
البته به هر دلیلی که فرزندتان دست به این کار زده، بهتر است از ابتدا با یک مشاور در ارتباط باشید.
بهترین روش هم ارتباط سالم و مؤثر با فرزندتان است. علایق و استعدادهای او را بشناسید و او را با حضور در دوره های آموزشی و سرگرمی مورد علاقه ی وی، از هیجانات پر خطر دور کنید. یا اینکه یک شغل موقت برای او پیدا کنید که کار کند، مسئولیت و درآمد داشته باشد و از حضور در جمع های پرخطر دور شود.
ثبت نظر
نام و نام خانوادگی :
آدرس الکترونیکی:


کانون ارتباطات و تبلیغات فرا